ایسنا نوشت: بهروز خانمحمدی، باستانشناس ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربایجان غربی افزود: محوطه باستانی قلاتگاه در ۱۵ کیلومتری شرق اشنویه و ۲۲ کیلومتری شمال غرب نقده قراردارد، این دژ محوطهای گسترده با شیبهای تند بوده و آثار و بقایای دیوارها در چندین نقطه پراکنده است، با چند صد متر فاصله از جاده فعلی اشنویه به نقده چشمهای پرآب وجود دارد که آب آن از دو نقطه از صخرههای عمودی دیواره کوه خارج شده و به استخر بزرگی در پایین دست میریزد و با نهرهایی از آنجا به زمینهای کشاورزی اطراف انتقال مییابد.
در بلندای کوه دژی مستحکم قرار گرفته که به نیمه نخست هزاره اول قبل از میلاد تعلق دارد و یکی از مهمترین استقرارگاههای اورارتویی در جنوب غرب دریاچه ارومیه محسوب میشود، این اثر مهم در سال ۱۳۴۷ با شماره ۸۱۱ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
ویژگیهای معماری
این اثر تاریخی شامل بقایای دژی مستحکم است که حدود ۷۵۰ متر طول و حدود ۴۵۰ متر عرض دارد، دسترسی به این محوطه از جاده آسفالته امکانپذیر است، در شمال جاده آسفالته و در زیر کوهی که قلعه قلاتگاه در روی آن واقع شده چشمه آبی قرار گرفته که آب آن به دریاچه کوچکی منتقل میشود که توسط روستاییان و چوپانان برای آب احشام و گوسفندان ایجاد کردهاند.
اندکی بالاتر از این چشمه و در ضلع غربی محوطه، میدان تیر توسط ارگانهای نظامی ایجاد شده و احداث خاکریز و تسطیح دامنه کوه باعث تخریب و از بین رفتن آثار تاریخی این بخش شده است.
هیئت آمریکایی کتیبه معروف قلاتگاه را در چشمۀ، چشمه گل، که ظاهرا همین چشمه قدیمی است، کشف کردهاند، این کتیبه در شش سطر در بلوک سیمانی ساختمانی دوباره استفاده شده، کشف شده است که متعلق به ایشپوینی پادشاه اورارتویی و منوا و به خط میخی اورارتویی ایجاد شده و مربوط به بنیانگذاری یک قلعه اورارتویی است.
«فن لن» در قرائت خود از این کتیبه به نام «اویائیس » برخورد کرده که یکی از حکمراننشینهای اورارتو بود و بعضی از متخصصان با توجه به شباهت اشنویه با اوایائیس، قلاتگاه را با حکمراننشین آن ایالت یکسان دانستهاند، تکههای دیگری از کتیبه اورارتویی در همین محل سر از بازار عتیقهجات در آوردند.
پناهگاه چهارگوش صخرهای
در انتهای شمالی درهای که به استقرار اورارتویی راس قلعه منتهی میشود صخرهای طبیعی با فرم چهارگوش مستطیلی قرار گرفته است که هر ضلع آن نزدیک 10 متر طول دارد و ظاهراً پدیدهای طبیعی است که در طول زمان دخل و تصرفاتی توسط انسان در آن صورت گرفته و دیوار لاشه سنگی به ارتفاع ۶۰ سانتیمتر در ضلع غربی آن ایجاد شده، حفاریهای غیر مجاز در داخل آن انجام شده و بافت کلی آن به هم خورده است.
به نظر میرسد در طول دوران اورارتویی هم این سازه صخرهای مورد استفاده قرار گرفته و چوپانان از آن به عنوان محلی برای استراحت دامهای خود استفاده میکنند، این بخش در زمان خود توسط معماران اورارتویی به عنوان معدن سنگ مورد استفاده قرار گرفته و بقایای آن فضای مستطیل شکلی را تشکیل داده که اینک به عنوان آغل موقت توسط چوپانان محلی استفاده میشود و کف این فضا نیز توسط حفاران غیرمجاز تخریب شده است.
تاسیسات بالای قلعه
راس قلعه سطحی نسبتاً صاف دارد که در چند مورد مورد حفاری غیر مجاز قرار گرفته است، پراکندگی سفال در سطح قلعه بسیار اندک است، در گوشههای قلعه بقایای پشتههایی قرار گرفته که به نظر میرسد آوار دیوار تدافعی هستند که پیرامون قلعه کشیده شده و تاسیسات راس قلعه به وسیله این دیوار محصور شده است.
در بررسی قلعه توسط بقایای دیوارهای سنگی اورارتویی در ضلع شمالی که به وسیله تختهسنگهای بزرگ چهارگوش ساخته شده بود به چشم میخورد اما متاسفانه در بازدید اخیر تخریب گستردهای در این بخش به وسیله حفاران غیر مجاز مشاهده شده و آسیب عمدهای به این دیوار وارد شده است به طوری که سنگهای بزرگ تراشخورده دیوار توسط حفاران غیر مجاز تخریب و در دامنه قلعه رها شده و دو حفره بزرگ در دل دیوار ایجاد کردهاند، به نظر میرسد این دیوار تدافعی در دورتا دور تاسیسات راس قلعه کشیده شده و در صورت انجام حفاری علمی میتوان به طور کامل از زیر آوار بیرون کشید.
در نیمه نخست هزاره اول قبل از میلاد، دشت اشنویه و سولدوز بهم پیوسته محسوب شده و از حکمرانی واحدی که مرکز آن قلاتگاه بوده، تبعیت میکرده است، تاسیسات اورارتویی در حسنلو و عقربتپه، گردهسوره، کانیکیسل، نالوس و غیره در این دو دشت پراکنده بوده است.
قلاتگاه به عنوان محل کار و اقامت حکمران و فرمانده نظامی منطقه، نقش اصلی را به عهده داشته است، کشور کوچک موصصیر (آردینی اورارتویی) در غرب اشنویه قرار داشته و در زمانهای ضعف دولت اورارتو تمایل به پیروی از دولت قدرتمند آشور داشته است.
کشور ماننا نیز به عنوان همسایه جنوبی و شرقی اورارتو بعد از شکست خوردن از ایشپواینی و مینوا در اواخر قرن نهم پیش از میلاد چند حاکمنشین شرقی خود را به نفع اورارتو از دست داده و همیشه مترصد تلافی بوده است، شورشهای گاه و بیگاه مانناها در مناطق تحت سلطه اورارتو معمولا به سرعت سرکوب میشده و کتیبه جوان قلعه در منطقه عجبشیر متعلق به آرگیشتی اول پسر مینوا، نمونهای از آن به حساب میآید.
این قلعه با برج و باروی مستحکم یکی از مراکز مهم نظامی و استراتژیک اورارتوها در منطقه اشنویه محسوب میشود. بیشتر ساختارها و بقایای معماری در زیر خروارها خاک مدفون هستند، با انجام کاوشهای باستانشناسی میتوان این تاسیسات دفاعی را مشخص کرد و اسرار این قلعه مهم تاریخی را آشکار ساخت.